الْغَمَام

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«غمام» به معناى ابر است، ولى بعضى معتقدند: «غمام» مخصوصاً به ابرهاى سفید رنگ گفته مى شود، و در توصیف آن چنین مى گویند: غمام ابرى است که سردتر و نازک تر است در حالى که سحاب به گروه دیگرى از ابرها گفته مى شود که نقطه مقابل آن است، و «غمام» در اصل از مادّه «غم» به معناى پوشیدن چیزى است و این که به ابر، غمام گفته شده است به خاطر آن است که صفحه آسمان را مى پوشاند و اگر به اندوه، «غم» مى گوئیم نیز از این جهت است که گویى قلب انسان را در پوشش خود قرار مى دهد.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

پوشاندن. «غُمَّهُ غَّما: غَطَّاهُ». ابر را از آن غمام گويند كه آفتاب و آسمان را مى‏پوشاند [بقره:57]. ابر را به شما سايبان كرديم. حزن و اندوه را از آن غم گويند كه سرور حلم را مى‏پوشاند و مستور مى‏كند [طه:40]. يك نفر را كشتى پس تو را از غصه و گرفتارى آن نجات داديم. [آل عمران:153]. آنگاه كه فرار مى‏كرديد و به كسى توجه نمى‏نموديد و پيمبر از دنبال شما ندايتان مى‏كرد پس خدا اندوهى را به اندوهى سزايتان داد تا بر آنچه از دست رفته و بر مصيبتى كه رسيده محزون نباشيد. جمله «لِكَيْلا تَحْزَنُوا...» دليل است كه «غم» مذكور در اول موهبت و نعمت است زيرا جزاى «غم» دوم است و علت اثابه آن است كه بر آنچه از دست رفته وبر بلائى كه رسيده محزون نباشند به نظر مى‏آيد اندوه مسلمانان پس از شكست «احد» ابتداء اين بود كه چرا عده‏اى از ما كشته شدند و چرا غنيمت از دست ما رفت ولى اين اندوه روا نبود اما در نوبت دوم غصه ندامت پيش آمد كه چرا فرار كرديم و چرا استقامت ننموديم و چرا خدا و رسول خدا را مخالفت كرديم و خلاصه اندوه حسرت به اندوه ندامت مبدل گرديد تا به كشتگان و غنيمت از دست رفته محزون نباشند ممكن است به «اَثابَكُمْ» معنى ابدال تضمين شده باشد يعنى: غم موجود را به غم ديگرى مبدل كرديم در اين صورت «غّماً» اندوه مذموم و «بغمّ» اندوه ممدوح خواهد بود بعكس سابق (استفاده از الميزان). و در آيه بعدى «ثُمَّ اَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَّمِ اَمَنَةً نُعاساً» مراد از «الْغَّم» اندوه دوم يعنى اندوه حسرت و اندوه ممدوح است. [يونس:71]. غُمَّه را درآيه حزن و شدت معنى كرده‏اند و به قولى آن به معنى مبهم و پوشيده است در اقرب الموارد گويد: «اَمْرٌ غُمَّةٌ اِىْ مُبْهَمٌ وَ مُلْتَبَسٌ» به نظر نگارنده اين قول اقوى است و «غُمَّة» به معنى مستور و مبهم است. يعنى نوح «عليه‏السلام» به قومش فرمود: كارتان و يارانتان را گرد آوريد (سپس درباره طرد و قتل من تصميم بگيريد) تا كارتان بر شما مشتبه نشود. گويا اين تعجيزى است از جانب نوح بر قومش كه كارى نمى‏توانيد بكنيد. [فرقان:25]. باء در «بِالْغَمام» شايد به معنى آلت باشد مثل «كَتَبْتُ بِالْقَلمِ». يعنى: روزى آسمان به وسيله ابر پاره و مفتوح شود، و شايد به معنى ملابست باشد يعنى: روزى كه آسمان ابرآلود پاره شود و ملائكه نازل گردند آيه به قرينه آيات قبل و بعد درباره قيامت است.

کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...