النمل ٩٣

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ قُلِ‌ الْحَمْدُ لِلَّهِ‌ سَيُرِيکُمْ‌ آيَاتِهِ‌ فَتَعْرِفُونَهَا وَ مَا رَبُّکَ‌ بِغَافِلٍ‌ عَمَّا تَعْمَلُونَ‌

ترجمه

بگو: «حمد و ستایش مخصوص ذات خداست؛ بزودی آیاتش را به شما نشان می‌دهد تا آن را بشناسید؛ و پروردگار تو از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست!

|و بگو: ستايش از آن خداست. به زودى آياتش را به شما نشان خواهد داد آن را خواهيد شناخت. و پروردگار تو از آنچه مى‌كنيد غافل نيست
و بگو: «ستايش از آنِ خداست. به زودى آياتش را به شما نشان خواهد داد و آن را خواهيد شناخت.» و پروردگار تو از آنچه مى‌كنيد غافل نيست.
و بگو: ستایش مخصوص خداست، به زودی آیات (قدرت) خود را به شما ارائه خواهد داد پس آن را بشناسید، و خدای تو هرگز غافل از کردار شما نیست.
و بگو: همه ستایش ها ویژه خداست؛ به زودی نشانه های خود را [که شکست شما و گرفتاری های سخت دنیایی و مرگ و عذاب آخرت است] به شما [مشرکان و کافران] نشان خواهد داد، پس آنها را [به خوبی] خواهید شناخت. و پروردگارت از آنچه انجام می دهید، بی خبر نیست.
و بگو: سپاس خدا راست. آيات خود را به شما خواهد نمود تا آنها را بشناسيد. و پروردگار تو از هيچ كارى كه مى‌كنيد بى‌خبر نيست.
و بگو سپاس خداوند را، زودا که آیات خویش را به شما بنمایاند و آنگاه آنها را بشناسید، و پروردگارت از آنچه می‌کنید غافل نیست‌
و بگو: سپاس و ستايش خداى راست. زودا كه شما را نشانه‌هاى- قدرت يا عذاب- خويش بنمايد پس آنها را خواهيد شناخت. و پروردگار تو از آنچه مى كنيد غافل نيست.
و بگو: حمد و سپاس خدای را سزا است. او آیات خود را به شما نشان خواهد داد و شما آنها را خواهید شناخت، و پروردگار تو از آنچه انجام می‌دهید غافل و بی‌خبر نیست.
و بگو: «تمام ستایش‌ها برای خداست. به زودی آیاتش را به شما نشان خواهد داد، پس آنها را خواهید شناخت.» و پروردگارت از آنچه می‌کنید غافل نیست.
و بگو سپاس خدای را زود است بنمایاندتان آیتهای خویش را تا بشناسید آنها را و نیست پروردگار تو ناآگاه از آنچه می‌کنید

And say, “Praise belongs to Allah; He will show you His signs, and you will recognize them. Your Lord is not heedless of what you do.”
ترتیل:
ترجمه:
النمل ٩٢ آیه ٩٣ النمل ٩٤
سوره : سوره النمل
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ»: مراد از آیات، آثار قدرت خدا در دنیا و اسرار عالم هستی است که در پرتو پیشرفت علم، مردمان با خداشناسی آشناتر می‌شوند. یا این که مراد از آیات، فرموده‌های قرآن است که با گذشت زمان و ترقّی دانش و معرفت، اعجاز آن نمایانتر می‌گردد (نگا: فصّلت / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آياتِهِ فَتَعْرِفُونَها وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ «93»

وبگو: ستايش براى خداست. به زودى آياتش را به شما نشان خواهد داد و آن را خواهيد شناخت. وپروردگارت از آنچه انجام مى‌دهيد غافل نيست.

نکته ها

«الْحَمْدُ لِلَّهِ»، بهترين جمله براى ستايش الهى است كه هم بارها پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به گفتن آن مأمور شده و هم در سوره‌ى حمد همه‌ى مسلمانان، هر روز بايد آن را تكرار كنند.

سعدى درباره‌ى غفلت انسان از عاقبت كارش مى‌گويد:

كنون بايد اى خفته بيدار بود

چو مرگ اندر آيد زخوابت چه سُود

تو غافل در انديشه‌ى سود و مال‌

كه سرمايه‌ى عمر شد پايمال‌

كنون كوش كاب از كمر در گذشت‌

نه وقتى كه سيلاب از سرگذشت‌

سكندر كه بر عالمى حكم داشت‌

در آن دم كه بگذشت عالم گذاشت‌

ميسّر نبودش كز و عالمى‌

ستانند و مهلت دهندش دمى‌

پیام ها

1- رسالت الهى، لطفى است كه بايد براى آن شكر كرد. إِنَّما أُمِرْتُ‌ ... وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ‌

2- آنچه تاكنون از آيات الهى ديده‌ايد، گوشه‌اى از آنهاست؛ آيات ديگرى نيز در آينده به شما نشان خواهد داد. «سَيُرِيكُمْ آياتِهِ»

3- مهلت‌هاى الهى را نشانه‌ى غفلت خداوند نگيريد. «وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ»

4- نظارت دائمى خداوند، از شئون ربوبيّت اوست. «وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ»

5- انسان در برابر اعمال خويش مسئول است. «وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»

6- از كفر و شرك مخالفان نگران نباش. «وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»

«اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آياتِهِ فَتَعْرِفُونَها وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (93)

وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ‌: و بگو ثنا و ستايش مر خداى راست بر نعمت نبوت و بر آنچه به من عطا فرموده از علم نافع و عمل صالح. سَيُرِيكُمْ آياتِهِ‌: زود باشد كه بنمايد و نشان دهد خدا شما را اى صناديد قريش، آيات قاهره خود را در دنيا و آخرت مانند واقعه بدر و غلبه مسلمانان با قلت عدد آنان و كثرت عدد مشركان. يا مراد عام است به تمام منكران قرآن و مخالفان حضرت سبحان، زود باشد كه نشان دهد خداى تعالى آيات قاهره خود را در بقاء حق و اضمحلال باطل. فَتَعْرِفُونَها: پس بشناسيد آن آيات را به عين اليقين، لكن آن شناختن در آن محل شما را نفع ندهد. يا مراد از آيات، علامات قيامت است كه تمام خلايق آن روز بشناسند حقانيت ثواب و عقاب را، و به چشم مشاهده كنند آن را و جزاى اعمال خود را از كفر و ايمان و

جلد 10 - صفحه 95

معصيت و طاعت خير و شر دريابند.

القمى- قال: الايات امير المؤمنين و الائمّة عليهم السّلام، اذا رجعوا الى الدّنيا يعرفهم اعدائهم اذا رأوهم فى الدّنيا «1».

وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ‌: و نيست پروردگار تو بى‌خبر از آنچه مى‌كنند مشركان و معاندان. حفص كه يكى از قراء است به خطاب خوانده، يعنى نيست پروردگار تو اى شنونده مخاطب بى‌خبر از آنچه مى‌كنيد و تأخير عذاب و عقاب نه به جهت غفلت او باشد از اعمال قبيحه و افعال منهيّه، زيرا غفلت بر عالم بالذات محال و ممتنع است، بلكه تأخير خذلان از جانب خداوند، رحم و لطف است نسبت به بندگان كه شايد توبه كنند و از كفر و فسق و فجور دست بردارند و به راه هدايت و طاعت باز گردند.

در ارشاد ديلمى از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: لا يغرّنّكم من ربّكم طول النّسية و تمادى الامهال و حسن التّقاضى فانّ اخذه اليم و عذابه شديد انّ للّه لكلّ نعمة حقّا و هو شكره فمن ادّاه زاده و من قصر فيه سلبه منه فليراكم اللّه من النّقمة و جلين كما يراكم من النّعمة فرحين‌ «2».

فرمود: مغرور نكند شما را از پروردگار شما درازى ترك عقوبت و بسيارى مهلت و نيكوئى تقدير، پس بدرستى كه گرفتن الهى دردناك و عذاب سبحانى شديد است، بدرستى كه براى خداى تعالى به جهت هر نعمتى حقى است و آن، شكر آن نعمت باشد. پس هر كه اداى شكر او را نمايد، زياد فرمايد او را و هر كه تقصير نمايد در اداى شكر او، سلب كند آن نعمت را از او؛ پس بايد شما را ببيند از نقمت، ترسناك، چنانچه ببيند شما را از نعمت، فرحناك.

تنبيه: آيه شريفه آگاهى است مخالفين فرامين الهى را كه خداوند از عمليات آنها غافل نيست، و بدانند كه اخذ الهى اليم و عذاب سبحانى شديد است. و در هر عصر نمونه‌اى از آن به منصه ظهور آمده، و در اين عصر هم به چشم خود مشاهده‌


«1» تفسير على بن ابراهيم قمى، ج 2، ص 132.

«2» ارشاد القلوب، ديلمى، جزء اوّل، باب پنجم، صفحه 38 (منشورات الرّضى)

جلد 10 - صفحه 96

نموديم هتاك بى‌باكى كه از جلادت، پرده نواميس اسلامى را دريده و از غرور و نخوت، هتك حرمت قرآن و آئين اسلام را نموده، ترويج فسق و فجور و تخريب مساجد و قبور كرده، غافل از آنكه منتقم حقيقى و حافظ نواميس اسلامى يكمرتبه او را فراگيرد و زندگانى و اسم و رسم او را محو و آواره مرگ گرداند. (فاعتبروا يا اولى الابصار)

جلد 10 - صفحه 97

سوره بيست و هشتم «قصص»

اين سوره مباركه مكى است نزد ابن عباس الا آيه‌ «إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرادُّكَ إِلى‌ مَعادٍ» كه در مدينه نازل شده. و نزد بعضى در جحفه فرود آمد.

عدد آيات آن: هشتاد و هشت آيه و اختلاف در دو آيه است: يكى «طسم» كه كوفى است و «يسبقون» كه غير كوفى است.

كلمات آن: هزار و چهار صد و چهل و يك كلمه.

حروف آن: پنج هزار و هشتصد حرف.

ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- ابن بابويه به سند خود روايت نموده از ابى بصير از حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هر كه قرائت كند سه سوره طس در شب جمعه، باشد از اولياء خدا، و در جوار الهى و حفظ او است، و نرسد او را در دنيا بدى هرگز و عطا شود در آخرت از بهشت تا اينكه راضى شود و فوق رضاى خود تزويج فرمايد صد زوجه از حور العين‌ «1».

تذكره: مكرّر سابقا گفته شد كه ثوابهاى خاصه آيات شريفه منوط باشد به عمل نمودن به آن آيات و الا به صرف تلاوت فقط بدون عمل هر آينه طمع خامى است.


«1» ثواب الاعمال، ص 136. (چ حيدرى 1391 هجرى)

جلد 10 - صفحه 98

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ (89) وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (90) إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَها وَ لَهُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (91) وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدى‌ فَإِنَّما يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ (92) وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آياتِهِ فَتَعْرِفُونَها وَ ما رَبُّكَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (93)

ترجمه‌

هر كه آورد خوبى را پس براى او است بهتر از آن و ايشان از هراس چنين روز ايمنند

و كسانيكه آورند بدى را پس نگو نسار كرده شود رويهاشان در آتش آيا جزا داده ميشويد جز آنچه را بوديد كه ميكرديد

جز اين نيست مأمور شدم كه بپرستم خداوندگار اين شهر را كه محترم گردانيد آنرا و مر او را است همه چيز و مأمور شدم كه باشم از منقادان‌

و آنكه بخوانم اين قرآن را پس آنكه هدايت يافت پس جز اين نيست كه هدايت مى‌يابد براى خودش و آنكه گمراه شد پس بگو جز اين نيست كه من از بيم دهندگانم‌

و بگو ستايش خداى را است زود باشد بنماياند بشما آيتهايش را پس بشناسيد آنها را و نيست پروردگار تو بيخبر از آنچه ميكنيد.

تفسير

خداوند متعال بمناسبت ذكر افعال عباد و احوال معاد در آيات سابقه ميفرمايد هر كس در دنيا كار خوب و شايسته انجام داده خداوند در آخرت جزاى بهتر و برترى باو عنايت ميفرمايد و چنين اشخاص نيكوكار از هول و هراس بزرگ در چنين روزى ايمنند و بعضى فزع يومئذ باضافه قرائت نموده‌اند يعنى‌


جلد 4 صفحه 170

از ترس آنروز در امانند و كسانيكه در دنيا كار بد و ناشايسته انجام داده باشند برو در آتش جهنم انداخته شوند و بآنها از روى ملامت گويند آيا غير از جزاى اعمال زشت شما بشما داده ميشود و در روايات كثيره از اهل بيت عصمت و طهارت حسنه و سيّئه در اين دو آيه بمحبّت و ولايت ايشان و انكار آن و عداوت اين خاندان مخصوصا امير مؤمنان عليهم السلام تفسير شده و نيز خداوند به پيغمبر اكرم دستور فرموده كه در مقابل كفار براى اظهار ثبات قدم در توحيد و دين حق بفرمايد من فقط مأمورم عبادت كنم خداوندگار اين شهر مكه را كه محبوبترين شهرها است نزد من و خداوند آنرا محترم قرار داده و محل امن و امان براى بندگان و حرام فرموده صيد كلّيه حيوانات و رمانيدن آنها را از آن و بريدن درخت و كندن گياه آنرا و اين نه براى آنستكه خداوند فقط مالك آن شهر يا خانه كعبه است چون از آن حق و مملوك او است هر موجودى از موجودات بلكه اضافه رب بآن بلد براى شرافت آنست و من مأمورم كه مطيع و منقاد او باشم و قرآن را كه كتاب او است بر مردم قرائت نمايم پس هر كس بآن هدايت يابد سعادت يافته و بر نفع او است و هر كس بگمراهى باقى ماند و بآن هدايت نيابد بايد بگويم من بوظيفه خود عمل نمودم كفر شما زيانى بر من وارد نميكند بعهده پيغمبر ابلاغ حكم خدا و تخويف از تخلّف آنست حمد خداى را كه توفيق انجام وظيفه را بمن عنايت فرمود و بعد از اين خداوند آيات و امارات قدرت خود را در دنيا و آخرت بشما نشان خواهد داد و ضرب دست اولياء خدا و مجاهدين اسلام را مى‌بينيد و آنها را ميشناسيد ولى آنوقت معرفت فائده ندارد و تصور نكنيد مهلتى كه خداوند بشما داده و ميدهد براى آنستكه از اعمال ناشايسته شما غافل است بلكه براى مدارا و فرصت تنبّه و تكميل استحقاق و مصالح ديگرى است كه مكرر ذكر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد از آيات امير المؤمنين و ائمه اطهار عليهم السلامند كه در رجعت بدنيا دشمنانشان ايشانرا مى‌بينند و ميشناسند و امير المؤمنين عليه السّلام فرموده و اللّه خداوند بزرگتر از من آيتى ندارد و يعملون بصيغه مغايب نيز قرائت شده است و ثواب قرائت اين سوره و سوره قبل و بعد كه اول آنها طاوسين است ذكر شد و الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 4 صفحه 171

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قُل‌ِ الحَمدُ لِلّه‌ِ سَيُرِيكُم‌ آياتِه‌ِ فَتَعرِفُونَها وَ ما رَبُّك‌َ بِغافِل‌ٍ عَمّا تَعمَلُون‌َ (93)

و بگو جنس‌ حمد اختصاص‌ دارد بخداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ بشما بنمايد آيات‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌پس‌ معرفت‌ پيدا ميكنيد و ميشناسيد ‌آن‌ آيات‌ ‌را‌ و نيست‌ پروردگار تو بغافل‌ ‌از‌ آنچه‌ عمل‌ ميكنيد.

وَ قُل‌ِ الحَمدُ لِلّه‌ِ مكرر ‌در‌ موارد بسياري‌ ذكر حمد ‌شده‌ و فرق‌ ‌بين‌ حمد و مدح‌ و شكر بيان‌ ‌شده‌ مخصوصا ‌در‌ سوره‌ مباركه‌ حمد ‌در‌ مجلد اول‌ صفحه‌ 97 ‌الي‌ 99 بيان‌ ‌شده‌ و اينكه‌ خداوند

جلد 14 - صفحه 200

ذاتا و صفة واقعا سزاوار حمد ‌است‌ و ‌غير‌ ‌او‌ نه‌ ذاتا و نه‌ صفة و نه‌ افعالا لياقت‌ حمد ‌را‌ ندارند ولي‌ بسا لياقت‌ مدح‌ و شكر ‌را‌ پيدا كنند و ‌در‌ فضيلت‌ حمد اخبار بسياري‌ داريم‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) سؤال‌ كردند

«اي‌ الاعمال‌ احب‌ ‌الي‌ اللّه‌ عز و جل‌ ‌فقال‌ ‌ان‌ تحمده‌»

«و ‌کان‌ ‌رسول‌ اللّه‌ (ص‌) يحمد اللّه‌ ‌في‌ ‌کل‌ يوم ثلاثمائة و ستين‌ مرة عدد عروق‌ الجسد»

«و ‌من‌ ‌قال‌ اربع‌ مرات‌ اذا اصبح‌ الحمد للّه‌ رب‌ العالمين‌ فقد ادي‌ شكر يومه‌ و ‌من‌ قالها اذا امسي‌ فقد ادي‌ شكر ليله‌»

و ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ فرمود:

«التسبيح‌ نصف‌ الميزان‌ و التحميد يملأ الميزان‌»

و ‌غير‌ اينها ‌از‌ اخبار.

سَيُرِيكُم‌ آياتِه‌ِ ‌در‌ برهان‌ ‌از‌ ‌علي‌ ‌بن‌ ابراهيم‌ ‌که‌ ‌گفت‌: آيات‌ امير المؤمنين‌ و ائمه‌ طاهرين‌ هستند ‌در‌ دوره‌ رجعت‌ و گفتيم‌ ‌که‌ بيان‌ مصداق‌ اتم‌ ‌است‌ آيات‌ الهي‌ نجات‌ و سعادت‌ مؤمنين‌ ‌است‌ ‌در‌ دنيا و ‌در‌ زمان‌ ظهور و ‌در‌ رجعت‌ و ‌در‌ برزخ‌ و ‌در‌ قيامت‌ و عذاب‌ و بلاهاي‌ كفار و معاندين‌ ‌در‌ تمام‌ ‌اينکه‌ ادوار.

فَتَعرِفُونَها ميفهميد حقانيت‌ انبياء و ائمه‌ و دين‌ ‌را‌ و تفضلات‌ الهيه‌ ‌را‌ ‌در‌ حق‌ مؤمنين‌ و عقوبات‌ كفار و منافقين‌ و ضالين‌ ‌را‌ ‌که‌ آنچه‌ قرآن‌ و انبياء و ائمه‌ فرمودند صدق‌ و حق‌ بوده‌ و آنچه‌ معاندين‌ و ارباب‌ ضلال‌ گفتند كذب‌ و باطل‌ بوده‌.

وَ ما رَبُّك‌َ بِغافِل‌ٍ عَمّا تَعمَلُون‌َ خداوند بقدر خردلي‌ ‌از‌ اعمال‌ خير بي‌ اجر نميگذارد و زائد ‌بر‌ اعمال‌ شر عقوبت‌ نميكند فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ وَ مَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‌ُ (زلزال‌ ‌آيه‌ 7 و 8).

تم‌ بحمد اللّه‌ ‌سورة‌ المباركة النمل‌ و يتلوها انشاء اللّه‌ ‌تعالي‌ بحوله‌ و قوته‌ ‌سورة‌ القصص‌ و بقية السور و الحمد للّه‌ اولا و آخرا و ظاهرا و باطنا و انا العبد المذنب‌ السيد ‌عبد‌ الحسين‌ الطيب‌.

جلد 14 - صفحه 201

سوره قصص‌ 88 ‌آيه‌‌-‌ مكي‌

بسم‌ اللّه‌ الرّحمن‌ الرّحيم‌ و الحمد للّه‌ و الصّلاة و السّلام‌ ‌علي‌ ‌رسول‌ اللّه‌ و آله‌ آل‌ اللّه‌‌-‌ و اللّعن‌ ‌علي‌ اعداء اللّه‌ ‌الي‌ يوم لقاء اللّه‌ فضيلت‌ سوره‌: گذشت‌ ‌در‌ اول‌ سوره شعراء حديث‌ شريفي‌ ‌که‌ ‌إبن‌ بابويه‌ مسندا ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) روايت‌ كرده‌ ‌که‌ فرمود كسي‌ ‌که‌ قرائت‌ كند طواسين‌ ثلاث‌: شعراء نمل‌ قصص‌ ‌را‌ ‌در‌ شب‌ جمعه‌

«‌کان‌ ‌من‌ اولياء اللّه‌ و ‌في‌ جوار اللّه‌ و ‌في‌ كنفه‌ و ‌لم‌ يصبه‌ ‌في‌ الدنيا بؤس‌ ابدا و اعطي‌ ‌في‌ الاخرة ‌من‌ الجنة ‌حتي‌ يرضي‌ و فوق‌ رضاه‌ و زوجه‌ مائة زوجة ‌من‌ الحور العين‌»

و ‌در‌ برهان‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ روايت‌ كرده‌ ‌که‌ فرمود ‌اينکه‌ سوره‌ قصص‌ ‌را‌

«‌من‌ كتبها و علقها ‌علي‌ المبطون‌ و صاحب‌ الطحال‌ و وجع‌ الكبد و وجع‌ الجوف‌ يكتبها و يعلقها ‌عليه‌ و ايضا يكتبها ‌في‌ اناء و يغسلها بماء المطر و يشرب‌ ‌ذلک‌ الماء زال‌ عنه‌ ‌ذلک‌ الوجع‌ و الالم‌ و يشفي‌ ‌من‌ مرضه‌ و يهون‌ عنه‌ الورم‌ باذن‌ اللّه‌ ‌تعالي‌»

و ‌از‌ حضرت‌ ‌رسول‌ ص‌ روايت‌ كرده‌ فرمود

«و ‌من‌ كتبها و محاها بالماء و شربها زال‌ عنه‌ جميع‌ الالام‌ و الاوجاع‌»

و ‌از‌ خواص‌ قرآن‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ روايت‌ كرده‌ فرمود

«‌من‌ قرء ‌هذه‌ السورة ‌کان‌ ‌له‌ ‌من‌ الاجر عشر حسنات‌ بعدد ‌کل‌ ‌من‌ صدق‌ بموسي‌ (ع‌) و عدد ‌من‌ كذب‌ ‌به‌ و ‌لم‌ يبق‌ ملك‌ ‌في‌ السموات‌ و الارض‌ الا شهد ‌له‌ يوم القيمة انه‌ صادق‌ و ‌من‌ كتبها و تشربها زال‌ عنه‌ جميع‌ ‌ما تشكو ‌من‌ الالم‌ باذن‌ اللّه‌ ‌تعالي‌».

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 93)- و سر انجام در آخرین آیه به پیامبر دستور می‌دهد که خدا را در برابر این همه نعمتهای بزرگ مخصوصا نعمت هدایت، حمد و ستایش کن می‌فرماید: «بگو: حمد و ستایش مخصوص ذات خداست» (وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ).

این حمد و ستایش هم به نعمت قرآن باز می‌گردد، هم هدایت الهی و هم می‌تواند مقدمه‌ای برای جمله بعد باشد که می‌گوید: «به زودی آیاتش را به شما نشان می‌دهد تا آن را بشناسید» (سَیُرِیکُمْ آیاتِهِ فَتَعْرِفُونَها).

این تعبیر اشاره به آن است که با گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش و خرد

ج3، ص442

آدمی، هر روز پرده از آیات جدید و اسرار تازه‌ای از عالم هستی برداشته می‌شود، و روز به روز به عظمت قدرت و عمق حکمت پروردگار آشناتر می‌شوید، و این ارائه آیات هرگز قطع نمی‌شود و در طول عمر بشر همچنان ادامه دارد.

اما اگر با این همه، باز راه خلاف و انحراف بپیمایید، بدانید: «پروردگار شما هرگز از کارهایی که انجام می‌دهید غافل نیست» (وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ).

و اگر کیفر شما را تأخیر می‌اندازد به خاطر لطفش به بندگان است.

«پایان سوره نمل»

ج3، ص443

سوره قصص [28]

اشاره

این سوره در «مکّه» نازل شده و 88 آیه است

محتوای سوره:]

این سوره در شرایطی که مؤمنین در چنگال دشمنان نیرومندی گرفتار بودند، دشمنانی که هم از نظر جمعیت و تعداد، و هم قدرت و قوت بر آنها برتری داشتند، نازل شده است. این اقلیت مسلمان، چنان تحت فشار آن اکثریت بودند، که جمعی از آینده اسلام بیمناک و نگران به نظر می‌رسیدند.

از آنجا که این حالت شباهت زیادی به وضع بنی اسرائیل در چنگال فرعونیان داشت، بخشی از محتوای این سوره را داستان «موسی» و «بنی اسرائیل» و «فرعونیان» تشکیل می‌دهد، بخشی که در حدود نیمی از آیات این سوره را در بر می‌گیرد.

و مخصوصا در آغازش نوید حکومت حق و عدالت را برای مستضعفین و بشارت در هم شکستن شوکت ظالمان را باز گو می‌کند، بشارتی آرام بخش و قدرت آفرین.

بخش دیگری از این سوره داستان «قارون» آن مرد ثروتمند مستکبر را که تکیه بر علم و ثروت خود داشت باز گو می‌کند که بر اثر غرور، سر نوشتی همچون سر نوشت فرعون پیدا کرد او در آب فرو رفت و این در خاک.

و میان این دو بخش درسهای زنده و ارزنده‌ای از توحید و معاد، و اهمیت قرآن، و وضع حال مشرکان در قیامت، و مسأله هدایت و ضلالت، و پاسخ به

ج3، ص444

بهانه جوییهای افراد ضعیف، آمده است که در حقیقت نتیجه‌ای است از بخش اول و مقدمه‌ای است برای بخش دوم.

فضیلت تلاوت سوره:]

در حدیثی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله می‌خوانیم: «کسی که سوره قصص را بخواند به تعداد هر یک از کسانی که موسی را تصدیق یا تکذیب کردند ده حسنه به او داده خواهد شد، و فرشته‌ای در آسمانها و زمین نیست مگر این که روز قیامت گواهی بر صدق او می‌دهد».

بدیهی است این همه اجر و پاداش از آن کسانی است که این سوره را می‌خوانند و می‌اندیشند و برنامه عمل خویش قرار می‌دهند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

نکات آیه

۱ - ستایش ها، همه از آنِ خداوند است. (و قل الحمد للّه) «ال» در «الحمد للّه» جنسیه و مفید استغراق است. بنابراین «الحمد للّه»; یعنى، «کلّ حمد للّه».

۲ - خدا، سرچشمه هر کمال و زیبایى است. (و قل الحمدللّه) ستایش، در برابر کمال و زیبایى است و مقتضاى «الحمدللّه» - که در آن هر ستایشى از آنِ خداوند شمرده شده - این است که هر کمال و زیبایى از او نشأت گرفته است.

۳ - تنها خداوند، شایسته حمد و ستایش (و قل الحمدللّه) از آن جایى که خدا سرچشمه هر کمال و زیبایى است و دیگران هرچه دارند از او گرفته اند، پس تنها کسى که شایسته ستایش است، همان کمال مطلق مى باشد.

۴ - پرداختن به حمد و ستایش خدا، توصیه الهى به پیامبر(ص) (و قل الحمدللّه)

۵ - برخوردارى پیامبر(ص) از هدایت هاى قرآن و مقام رسالت، مقتضى سپاس گزارى او به درگاه الهى و ستایش ذات خداى یگانه در همه حال (و أن أتلوا القرءان ... المنذرین . و قل الحمدللّه) آیات پیشین، در زمینه رسالت پیامبر(ص) بود و نیز آن حضرت مأموریت یافت که بر طریق تلاوت قرآن استوار بماند; بنابراین آمدن عبارت «قل الحمد للّه» در پى تلاوت آن، مطلب یاد شده را مى رساند.

۶ - عظمت معنوى انسان ها، مقتضى پرداختن به سپاس و ستایش خدا در همه حال (أُمرت أن أعبد ... أن أکون من المسلمین . و أن أتلوا القرءان ... و قل الحمدللّه) آیه بالا نشان مى دهد - که حتى فردى مثل پیامبر(ص) که نزدیک ترین خلق به خدا است - هیچ گاه نباید از یاد خدا و سپاس و ستایش او غافل شود; یعنى، این گونه نیست که انسان ها با رسیدن به مقامات معنوى، از عبودیت، تسلیم و ستایش خدا معاف شوند.

۷ - وعده خداوند به نشان دادن آیات غیرقابل انکار خویش، به همه حق ستیزان در زمانى نه چندان دور (سیریکم ءایته فتعرفونها) با توجه به این که مخاطب آیات پیشین منکران توحید و معاد بوده اند، ممکن است مخاطب «سیریکم» و «تعرفونها» نیز همان ها باشند.

۸ - مرگ هر انسان، آغاز نمودار گشتن آیات انکارناپذیر خدا بر وى (سیریکم ءایته فتعرفونها) با توجه به حرف «سین» در «سیریکم» - که نشانگر فرارسى نزدیک است - و با توجه به ضمیر «کم » - که مى تواند شامل همه انسان ها بشود - احتمال مى رود وعده مزبور ناظر به مرگ انسان ها باشد که در آن لحظه بسیارى از گفته هاى پیامبران بر آنان مکشوف مى گردد و آنها قادر به انکار آن نیستند. مرگ تنها امرى است که هم زود فرا مى رسد و هم همگانى است.

۹ - وعده خداوند به آشکار ساختن آیات و نشانه هاى جدید خود در طول زمان هابراى هر نسل (سیریکم ءایته فتعرفونها) احتمال مى رود که عبارت «سیریکم آیاته...» وعده اى به نسل هاى آینده باشد که از درک حضور پیامبر(ص) محروم اند; اما خداوند در هر زمان با نشان دادن آیاتى جدید، به آنان معرفت مى بخشد.

۱۰ - عدم غفلت خداوند از عملکرد خلق و موضع گیرى آنان در برابر آیات الهى (سیریکم ءایته... و ما ربّک بغفل عمّا تعملون)

۱۱ - پیامبر(ص)، تحت ربوبیت خاص خداوند (و ما ربّک بغفل) اضافه «ربّ» به «کاف» - که خطاب به پیامبر(ص) است - مطلب یاد شده را افاده مى کند.

۱۲ - دلجویى خداوند از پیامبر(ص)، در قبال عملکرد خصمانه حق ناپذیران (و ما ربّک بغفل عمّا تعملون) مخاطب قرار گرفتن پیامبر(ص) با اعلام این مطلب که خداوند از عملکرد مردم غافل نیست، در حقیقت نوعى دلجویى براى پیامبر(ص) است که در راستاى رسالت خود، هرگونه سختى را از دشمنان تحمل مى کرده است.

۱۳ - انسان، در قبال اعمال خویش مسؤول است. (و ما ربّک بغفل عمّا تعملون) تعبیر «و ما ربّک بغافل...» دربردارنده تهدید است و این تهدید در صورتى صحیح است که انسان، در برابر اعمال خود مسؤول و پاسخگو باشد; و گرنه غفلت و عدم غفلت خداوند، فرقى نخواهد کرد.

۱۴ - نظارت بىوقفه و فراگیر خداوند نسبت به کردار بندگان، تهدیدى براى گمراهان و مایه دلگرمى هدایت یافتگان است. (فمن اهتدى ... و من ضلّ ... و ما ربّک بغفل عمّا تعملون) با توجه به آیات پیشین که در آن سخن از هدایت یافتگان و گمراهان به میان آمده است، تأکید بر غافل نبودن خدا از عملکرد مردمان، دلگرم کننده هدایت یافتگان از یکسو و مایه تشویش خاطر گمراهان از سوى دیگر است.

۱۵ - تأخیر کیفر حق ستیزان، براساس مصالح و نه معلول غفلت خداوند از کردار آنان (سیریکم ءایته ... و ما ربّک بغفل عمّا تعملون) با توجه به این که بیشتر آیات این سوره، متوجه منکران رسالت پیامبر(ص) و توحید ربوبى خداوند است، خاتمه یافتن سوره با تعبیر «سیریکم آیاته» و «ما ربّک بغافل...» مى رساند که خداوند، از نشان دادن آیات انکار ناپذیر خود، عاجز نیست و از کردار بندگان نیز غافل نمى باشد و به موقع جزاى آنان را خواهد داد.

۱۶ - ربوبیت الهى، مقتضى نظارت دائمى و همه جانبه او بر اعمال خلق (و ما ربّک بغفل عمّا تعملون) به کار رفتن واژه «ربّ» به جاى هر اسم یا صفت دیگر، مى تواند از آن جهت باشد که صفت ربوبیت، مستلزم داشتن نظارت دائمى و همه جانبه بر کار خلق است.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: ارائه آیات خدا ۷، ۸، ۹
  • اسماء و صفات: صفات جلال۰ ۱
  • انسان: مسؤولیت انسان ۱۳; ناظر عمل انسان ها ۱۴
  • حق: تأخیر کیفر حق ستیزان ۱۵; فلسفه مهلت به حق ستیزان ۱۵
  • حمد: حمد خدا ۱، ۳، ۴، ۵; توصیه به حمد خدا ۴; زمینه حمد خدا ۶
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۶; اختصاصات خدا ۱، ۳; توصیه هاى خدا ۴; خدا و غفلت ۱۰، ۱۵; ربوبیت خدا ۱۱; زمینه نظارت خدا ۱۶; نظارت خدا ۱۴; نقش خدا ۲; وعده هاى خدا ۷، ۹
  • زیبایى: منشأ زیبایى ۲
  • عمل: مسؤول عمل ۱۳
  • کمال: منشأ کمال ۲
  • گمراهان: عوامل تهدید گمراهان ۱۴
  • محمد(ص): توصیه به محمد(ص) ۴; دلجویى از محمد(ص) ۱۲; زمینه مسؤولیت محمد(ص) ۵; فضایل محمد(ص) ۵; مربى محمد(ص) ۱۱; نبوت محمد(ص) ۵; هدایت محمد(ص) ۵
  • مرگ: نقش مرگ ۸
  • مقامات معنوى: آثار مقامات معنوى ۶
  • مهتدین: عوامل امیدوارى مهتدین ۱۴

منابع