النبإ ١

از الکتاب
کپی متن آیه
عَمَ‌ يَتَسَاءَلُونَ‌

ترجمه

آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال می‌کنند؟!

در باره‌ى چه چيز از يكديگر مى‌پرسند
درباره چه چيز از يكديگر مى‌پرسند؟
(مردم) از چه خبر مهمی پرسش و گفتگو می‌کنند؟
درباره چه چیز از یکدیگر می پرسند؟
از چه چيز مى‌پرسند؟
از چه از همدیگر می‌پرسند؟
[كافران‌] از چه مى‌پرسند- از تو يا از يكديگر-؟
(این مردم) درباره‌ی چه چیز از یکدیگر می‌پرسند؟
از چه چیز (از یکدیگر و از تو) می‌پرسند؟
از چه چیزند پرسش‌کنان‌

What are they asking one another about?
ترتیل:
ترجمه:
سوره النبإ آیه ١ النبإ ٢
سوره : سوره النبإ
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عَمَّ»: از چه چیز. این واژه، مخفّف (عَمَّا) است که در اصل (عَنْ مَا) است. «یَتَسَآءَلُونَ»: از همدیگر می‌پرسند. وقتی که کفّار و مشرکان مکّه، با مطالب و مباحث تازه‌ای، از قبیل مبدأ و معاد و وحی و نبوّت و رستاخیز و حساب و کتاب قیامت، و بهشت و دوزخ، روبرو شدند، گاهی از روی شکّ و تردید، و گاهی از روی شوخی و مسخره، پرسشهائی درباره آن مطالب از یکدیگر می‌کردند. در اینجا سؤال ایشان این بود که: واقعاً راست است که قیامت وجود دارد؟


نزول

شأن نزول آیات ۱ تا ۲:

«شیخ طوسى» گویند: در سبب نزول این آیات گویند: رسول خدا صلی الله علیه و آله هر وقت خبرى که به قریش می‌داد و یا از اخبار امم گذشته چیزى به آن‌ها مى گفت و نیز موعظه و پند و اندرز می‌داد، مسخره مى کردند. خداوند پیامبر خود را از گفتار با آن‌ها طى آیه «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیکمْ فِی الْکتابِ»[۱] نهى فرمود.

از آن به بعد وقتى که پیامبر اصحاب خود را موعظه می‌نمود و یا اخبار امم گذشته را به آنان می‌داد، اگر مشرکین وارد می‌شدند از سخن گفتن خوددارى می‌فرمود. مشرکین گفتند: یا محمد به خداوند قسم گفتار تو عجیب است و ما خیلى مایل هستیم کلام و حدیث تو را بشنویم. پیامبر فرمود: خداوند مرا نهى نموده است که با شما حدیث و یا خبرى بگویم سپس این آیه نازل گردید.[۲]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلَّا سَيَعْلَمُونَ «4» ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ «5»

درباره چه از يكديگر مى‌پرسند؟ از خبر بزرگ. همان كه ايشان در باره آن اختلاف دارند. چنين نيست؛ زود است كه بدانند. باز چنين نيست؛ زود است كه بدانند.

جلد 10 - صفحه 359

نکته ها

واژه «نبأ» به معناى خبرِ مهم و حتمى است كه از آيات بعد فهميده مى‌شود مراد از آن خبر برپاشدن قيامت و رستاخيز است.

در روايات، حضرت على عليه السلام به عنوان يكى از مصاديقِ‌ «نَبَأٌ عَظِيمٌ» معرّفى شده است. «1»

درباره معاد، كفار چند گروهند: «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» بعضى آنرا محال و برخى بعيد دانسته و برخى ترديد مى‌ورزند و برخى ديگر لجاجت مى‌كنند.

سؤال، گاهى براى فهميدن مطلب است كه مورد تأييد و تأكيد قرآن است، چنانكه مى‌فرمايد: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» «2»* امّا گاهى سؤال، براى ايجاد تشكيك و ترديد در ذهن ديگران است، آنهم در امور قطعى و حتمى مانند وقوع قيامت كه قرآن در اين آيات، آن را مورد مذمّت قرار مى‌دهد.

پیام ها

1- شروع سخن با طرح سؤال، در تأثير كلام مؤثّر است. «عَمَّ يَتَساءَلُونَ»

2- تشكيك در قيامت، كار كافران است. «يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ»

3- اگر سوال طبيعى بود بايد جواب داد: يسئلونك ... قل ولى اگر شيطنت بود.

برخورد لازم است. «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»

4- در برابر طعنه و كنايه به مقدّسات و باورهاى قطعى، با قاطعيّت بايد سخن گفت. «كَلَّا»

5- در برابر ترديد، بايد حرف حق را تكرار كرد. كَلَّا سَيَعْلَمُونَ‌ ... كَلَّا سَيَعْلَمُونَ‌

6- قيامت دورنيست. «سَيَعْلَمُونَ» (حرف سين رمز نزديك بودن است)

7- قيامت، روز كشف حقائق است. «سَيَعْلَمُونَ»


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». نحل، 43.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 360

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1»

عَمَّ يَتَساءَلُونَ‌: از چه چيز مى‌پرسند كفّار از يكديگر؟

نكته: عمّ در اصل (عن ما) ماء استفهاميه است. به جهت خفّت الف آنرا حذف كرده و نون را بدل بميم ادغام نموده. و معنى استفهام، تفخيم شان آن چيزى است كه از آن پرسش كرده‌اند. بعد بيان شأن و تفخيم آن فرمايد:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «4»

ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «5» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6» وَ الْجِبالَ أَوْتاداً «7» وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً «8» وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً «9»

وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً «10» وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11» وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً «12» وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً «13» وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً «14»

لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً «15» وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً «16»

ترجمه‌

از چه سؤال ميكنند از يكديگر

از خبر بزرگى‌

كه آنان در آن اختلاف دارند

نه چنين است زود است كه بدانند

پس نه چنين است زود است كه بدانند

آيا قرار نداديم زمين را فرشى گسترده‌

و كوهها را ميخها

و آفريديم شما را جفت‌ها مرد و زن‌

و قرار داديم خوابتان را آسايش‌

و قرار داديم شب را پوشش‌

و قرار داديم روز را وقت معيشت‌

و بنا كرديم بالاى سر شما هفت طبقه محكم‌

و قرار داديم چراغى درخشان‌

و فرو فرستاديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر آب ريزان پى در پى را

تا بيرون آوريم بآن حبوبات و گياه را

و بوستانهائى كه بهم پيچيده باشد درختان آنها.

تفسير

گفته‌اند بعد از بعثت حضرت ختمى مرتبت و اخبار او از توحيد خدا و حشر مردم در روز جزا و تلاوت آيات قرآن كفّار مكه از يكديگر بر سبيل تعجّب و انكار سؤال مينمودند كه اين چه سخنانى است محمّد ميگويد لذا خداوند براى اهميّت دادن بقضيّه و آنچه از آن سؤال مينمودند ميفرمايد از چه امر اين مردم از يكديگر سؤال ميكنند و بيان ميفرمايد از خبر بزرگى كه در آن اختلاف دارند و عمّ در اصل عن ما بوده نون قلب بميم و در ميم ادغام شده و الف براى اتّصال ما بحرف جرّ حذف شده و گفته‌اند عمده نظر آنها باخبار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اوضاع‌


جلد 5 صفحه 331

قيامت بوده ولى در روايات ائمه اطهار نبأ عظيم بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و وجود مبارك آنحضرت تفسير شده و آنكه نبأ و آيتى بزرگتر از او نيست و آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بآن تصريح نموده و ظاهرا نبأ عظيم شامل است تمام معارف حقّه را از توحيد و عدل و نبوّت و امامت و معاد روز قيامت و آنچه را مورد اختلاف است در بين مردم و در روايات بيان مصداق شده كه اختصاص بمعاد داده نشود و اختلاف در مقام امير المؤمنين عليه السّلام بيشتر از ساير معارف حقّه شده لذا با آنحضرت انسب است و بعدا خداوند منع فرموده سؤال از يكديگر را و به اشاره وعده مجازات بر آن داده چون فرموده نه چنين است كه تصوّر نموده‌اند بعد از اين ميدانند كه حق است آنچه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن خبر داده و باز تأكيد فرموده اينمعنى را براى مبالغه و بكلمه ثمّ اشاره فرموده به اشدّيّت وعيد دوّم از اوّل و محتمل است اوّل اشاره ببعد از مرگ باشد و دوم اشاره بقيامت و بيان فرموده آيات توحيد و قدرت كامله خود را باين تقريب كه آيا قرار نداديم زمين را بساط گسترده مهيّا براى سكونت و آرامش و تصرّفات شما و نگردانيديم كوهها را ميخهاى محكم زمين تا متزلزل و متمايل به اطراف نگردد و آفريديم شما را جفتها مرد و زن تا با يكديگر مأنوس شويد و نسل شما در زمين باقى بماند و قرار داديم خواب شما را قاطع حس و حركت براى آسايش و استراحت و قرار داديم شب را براى شما مانند پوششى كه مستور دارد شما را از انظار يكديگر اگر بخواهيد از هم مخفى شويد و قمّى ره نقل فرموده كه قرار ميدهد شب را لباس براى روز و قرار داديم روز را وقت معيشت يعنى طلب معاش حلال براى شما و قرار داديم در بالاى سر شما هفت سقف محكم معظم مبرم را كه بمرور ايّام كهنه و خراب نگردد و قرار داديم خورشيد را چراغى پر نور و درخشان و با حرارت كه منافع آن بيشمار است و نازل نموديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر باران شديد پى در پى را تا بيرون آوريم بسبب آن حبوباتى را كه ارزاق مردم است و روئيدنيهائى را كه خوراك حيوانات است و باغهائى را كه درختان سبز و خرّم آن سر در گريبان يكديگر كرده و بهم پيچيده شده‌اند اينها همه براى آنستكه شما بوظائف خود عمل نمائيد و مستحق مقام‌


جلد 5 صفحه 332

برترى شويد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ

عَم‌َّ يَتَساءَلُون‌َ «1» عَن‌ِ النَّبَإِ العَظِيم‌ِ «2»

‌از‌ چه‌ ‌از‌ يكديگر پرسش‌ ميكنند ‌از‌ خبر بزرگ‌ عظيمي‌.

عَم‌َّ ‌عن‌ ‌ما ‌بود‌ نون‌ ‌در‌ ميم‌ ادغام‌ ‌شده‌ عما ‌شده‌ همزه‌ ساقط ‌شده‌ عم‌ ‌شده‌.

يَتَساءَلُون‌َ تسائل‌ ‌با‌ سؤال‌ تفاوت‌ دارد سؤال‌ پرسش‌ ‌است‌ ‌که‌ سائل‌ ميگويد و مجيب‌ جواب‌ دهنده‌ ‌است‌ ولي‌ تسائل‌ گفتگو ‌است‌ ميانه‌ جماعتي‌ ‌که‌ ‌از‌ يكديگر پرسش‌ ميكنند.

عَن‌ِ النَّبَإِ العَظِيم‌ِ جواب‌ عم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌آن‌ چيزي‌ ‌که‌ پرسش‌ و سؤال‌ ‌با‌ يكديگر دارند خبر عظيم‌ ‌است‌ مفسرين‌ بعضي‌ گفتند: ‌از‌ قيامت‌ و بعث‌ و عالم‌ آخرت‌ ‌است‌ بقرينه‌:

إِن‌َّ يَوم‌َ الفَصل‌ِ كان‌َ مِيقاتاً ‌در‌ چندين‌ آيه ‌بعد‌، و بعضي‌ گفتند: ‌از‌ قرآن‌ ‌که‌ خبر ‌از‌ توحيد و تصديق‌ نبي‌ و احكام‌ و بعث‌ و نشور ميدهد، بعضي‌ گفتند: ‌از‌ اثبات‌ صانع‌ و صفات‌ ‌او‌ و ملائكه‌ و بهشت‌ و جهنم‌ و انبياء و اوصياء ‌آنها‌. لكن‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ اخبار ‌از‌ پيغمبر (ص‌)

جلد 17 - صفحه 349

و ‌از‌ امير المؤمنين‌ و ‌از‌ حضرت‌ باقر (ع‌) و ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) و ‌از‌ حضرت‌ رضا (ع‌) دارد ‌که‌: بناء عظيم‌ ولايت‌ و خلافت‌ و وصايت‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ ‌که‌ نقل‌ ‌اينکه‌ اخبار موجب‌ تطويل‌ ميشود و ‌ما فقط بچند حديث‌ اشاره‌ ميكنيم‌ و اكتفاء ميكنيم‌.

يكي‌ ‌از‌ حضرت‌ ‌رسول‌ ‌که‌ فرمود:

(الامر ‌من‌ بعدي‌ لمن‌ ‌هو‌ مني‌ بمنزلة هارون‌ ‌من‌ موسي‌ فانزل‌ اللّه‌ عم‌ يتساءلون‌ ‌عن‌ النبأ العظيم‌ منهم‌ المصدق‌ بولايته‌ و خلافته‌ و منهم‌ المكذب‌ بها)

ديگر ‌از‌ امير المؤمنين‌ (ع‌) حديث‌ مفصلي‌ ‌که‌ ‌هم‌ علقمة روايت‌ كرده‌ و ‌هم‌ اصبغ‌ ‌بن‌ نباته‌ ‌که‌ حضرت‌ فرمود:

(انا و اللّه‌ النبأ العظيم‌ الذي‌ ‌هم‌ ‌فيه‌ مختلفون‌)

و ‌در‌ يكي‌ ‌از‌ ‌آن‌ دو ميفرمايد:

(الذي‌ ‌فيه‌ اختلفتم‌).

و ديگر ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ مسندا ‌از‌ حضرت‌ رضا (ع‌) ‌از‌ آباء طيبين‌ ‌خود‌ ‌از‌ حضرت‌ ‌رسول‌ (ص‌)

(‌قال‌ ‌رسول‌ اللّه‌ (ص‌) لعلي‌ (ع‌): ‌ يا ‌ ‌علي‌ انت‌ حجة اللّه‌، و انت‌ باب‌ اللّه‌، و انت‌ الطريق‌ ‌الي‌ اللّه‌، و انت‌ النبأ العظيم‌، و انت‌ الصراط المستقيم‌، و انت‌ المثل‌ الاعلي‌ ‌ يا ‌ ‌علي‌ انت‌ امام‌ المسلمين‌ و امير المؤمنين‌ و خير الوصيين‌ و سيد الصديقين‌، ‌ يا ‌ ‌علي‌ انت‌ الفاروق‌ الاعظم‌ و انت‌ الصديق‌ الاكبر، ‌ يا ‌ ‌علي‌ انت‌ خليفتي‌ و انت‌ قاضي‌ ديني‌ و انت‌ منجز عداتي‌ ‌ يا ‌ ‌علي‌ انت‌ المظلوم‌ بعدي‌، ‌ يا ‌ ‌علي‌ انت‌ مفارق‌، ‌ يا ‌ ‌علي‌ انت‌ مهجور اشهد اللّه‌ و ‌من‌ حضر ‌من‌ امتي‌ ‌ان‌ حزبك‌ حزبي‌ و حزبي‌ حزب‌ اللّه‌ و ‌ان‌ حزب‌ اعدائك‌ حزب‌ الشيطان‌).

اقول‌: الف‌ و لام‌ النبأ الف‌ و لام‌ عهد ‌است‌ و نبأ مفرد ‌است‌ قضيه‌ شخصيه‌ ‌است‌ عموم‌ ندارد، و مسأله ولايت‌ روح‌ اسلام‌ ‌است‌، و اسلام‌ بدون‌ ولايت‌ فقط يك‌ مجسمه‌ بي‌ روح‌ و يك‌ جسد مرده‌ ‌است‌، و قبلا ‌ما مثل‌ زديم‌ اسلام‌ ‌را‌ ‌به‌ يك‌ درخت‌ عظيم‌ ‌که‌ ريشه ‌آن‌ اصول‌ عقائد ‌است‌ و قامت‌ ‌او‌ اخلاق‌ حميده‌ و شاخ‌ و برگ‌ ‌او‌ احكام‌ اسلامي‌ و فروع‌ ديني‌ ‌است‌ لكن‌ ‌اينکه‌ درخت‌ ميوه‌ و ثمر ندارد ‌تا‌ پيوند ولايت‌ باو نخورد و شاخ‌ و برگها پيوند نخورده‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌او‌ جدا نكنند ‌تا‌ ‌اينکه‌ پيوند رشد كند و ميوه‌ دهد، و ‌با‌ ‌اينکه‌ بيان‌ و ‌اينکه‌ همه‌ اخبار جايي‌ ‌بر‌ كلام‌ مفسرين‌ باقي‌ نميماند و اللّه‌ العالم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 1)- خبر مهم! در نخستین آیه سوره به عنوان یک استفهام آمیخته با تعجب می‌فرماید: «آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال می‌کنند»؟ (عم یتساءلون).

نکات آیه

۱ - منکران معاد در عصر بعثت، با پرسش از یکدیگر، در پى تصور زوایاى آن بودند. (عمّ یتساءلون) «عمّ» در اصل «عن ما» بوده و «ما» براى استفهام است. «تساؤل» (مصدر «یتسائلون»); یعنى، سؤال از یکدیگر. آیات بعد - که درباره مظاهر قدرت خداوند و اوصاف قیامت است - و نیز وعده حتمى به آگاه شدن - در جمله «سیعلمون» - جملگى گویاى آن است که مورد پرسش، مسائل مربوط به جهان آخرت است و نشان مى دهد که پرسش کنندگان، معاد را باور نداشتند و با سؤالات خود - چنانچه به انگیزه کشف حقیقت باشد - درصدد آگاهى به کیفیت معاد بوده اند.

۲ - کافران عصر بعثت، وعده معاد را، به تمسخر گرفته و درباره حقایق آن پرسش ها و شبهه هایى بر سر زبان ها مى انداختند. (عمّ یتساءلون) تهدید پرسشگران با جمله «سیعلمون» - در آیات بعد - این احتمال را تقویت مى کند که هدف آنان از پرسش ها، کشف حقیقت نبود; بلکه آنان در پى ایجاد سؤال و شبهه در ذهن دیگران و طعنه و کنایه زدن به وعده معاد بودند.

۳ - پرسش هاى تردیدآمیز درباره معاد، شگفت آور و دور از انتظار است. (عمّ یتساءلون) «ما» در «عمّ» براى استفهام تعجّبى است و دلالت بر غیر منتظره بودن سؤال از معاد دارد.

۴ - حتمى بودن معاد، امرى روشن و باور کردن آن بى نیاز از تحقیق و بررسى است. (عمّ یتساءلون)

۵ - معاد، مورد شک و تردید کافران عصر بعثت بود. (عمّ یتساءلون)

۶ - یگانگى خداوند در تدبیر جهان، محور پرسش هاى تردیدآمیز اهل مکّه در عصربعثت* (عمّ یتساءلون) گرچه بخش عظیمى از آیات این سوره درباره حوادث قیامت است; ولى آیات آغازین آن - که درباره قدرت خدا و حاکمیت خواست او بر جهان است - مى تواند قرینه باشد که مورد سؤال در «یتسائلون» وابستگى همه کارها به خداوند و بى نقش بودن بت ها در کار تدبیر جهان است.

موضوعات مرتبط

  • امور: امور شگفت آور ۳
  • توحید: پرسش از توحید ربوبى ۶; شک در توحید ربوبى ۶
  • کافران: استهزاى کافران صدراسلام ۲; شبهه افکنى کافران ۲; شک کافران صدراسلام ۵
  • معاد: استهزاى معاد ۲; پرسش از معاد ۱; پرسشهاى مکذبان معاد ۱; شبهه افکنى در معاد ۲; شک در معاد ۵; شگفتى پرسش از معاد ۳; شگفتى شک در معاد ۳; مکذبان معاد در صدراسلام ۱; وضوح حتمیت معاد ۴
  • مکه: پرسشهاى اهل مکه ۶; شک اهل مکه ۶

منابع

  1. آیه، ۱۴. سوره نساء که موضوع شأن و نزول آن از تفاسیر روض الجنان و مجمع البیان در صفحه ۲۵۵ ذکر شده است.
  2. طبرى صاحب جامع البیان و ابن ابى حاتم در تفسیر خود از حسن بصرى روایت کنند که وقتى که رسول خدا صلى الله علیه و آله مبعوث گردید. مردم از یکدیگر درباره آن پرسش مى کردند سپس این آیه نازل گردید.