القمر ٣٠

از الکتاب
کپی متن آیه
فَکَيْفَ‌ کَانَ‌ عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ

ترجمه

پس (بنگرید) عذاب و انذارهای من چگونه بود!

|پس [بنگر] چگونه بود عذاب من و هشدارهاى من
پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من‌]؟
پس (باز بنگرید که) عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود!
پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟
عذاب و بيم‌دادنهاى من چگونه بود؟
بنگر عذاب و هشدار من چگونه بود
پس [بنگر كه‌] عذاب و بيم‌دادن من چگونه بود؟
آیا عذاب و عقاب من، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای من به چه منوالی بوده است (و به چه شکلی کافران را در بر گرفته است؟!).
پس چگونه بود عذابم و هشداردهندگان (از سوی) من‌؟
پس چگونه بود عذاب من و ترسانندگان من‌

So how were My punishment and My warnings?
ترتیل:
ترجمه:
القمر ٢٩ آیه ٣٠ القمر ٣١
سوره : سوره القمر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَیْفَ کَانَ ...»: (نگا: قمر / و ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَنادَوْا صاحِبَهُمْ فَتَعاطى‌ فَعَقَرَ «29» فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ «30»


«1». حجر، 9.

جلد 9 - صفحه 359

پس آنان رفيقشان را صدا كردند، پس پذيرفت، دست به كار شد و شتر را از پاى درآورد. پس (بنگر) كه عذاب و هشدار من چگونه بود؟

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ (30)

فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ: پس چگونه بود عذاب من بر قوم ثمود و ترساندن من بر لسان پيغمبر خود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «22» كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ «23» فَقالُوا أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ «24» أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ «25» سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ «26»

إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ «27» وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ «28» فَنادَوْا صاحِبَهُمْ فَتَعاطى‌ فَعَقَرَ «29» فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ (30) إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً واحِدَةً فَكانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ (31)


جلد 5 صفحه 103

ترجمه‌

و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند گرفتن پس آيا پند گيرنده‌ئى هست‌

تكذيب كردند قوم ثمود بيم‌دهندگان را

پس گفتند آيا انسانى را كه از جنس ما و منفرد است پيروى كنيم همانا ما در اين وقت در گمراهى و عذابهاى گوناگونيم‌

آيا القاء شده بر او وحى آسمانى از ميان ما بلكه او است بسيار دروغگوى خودپسند و متكبّر

زود باشد كه بدانند فردا كيست بسيار دروغگوى خودپسند و متكبّر

همانا ما فرستندگانيم ناقه را آزمايش براى آنها پس مراقب آنها باش و صبر كن‌

و آگاه كن آنها را كه آب قسمت شده است ميانشان هر قسمتى حاضر شده بنوبت‌

پس خواندند يارشان را پس مرتكب كشتار شد و پى كرد

پس چگونه بود عذاب من و بيم دادنم‌

همانا ما فرستاديم بر آنها يك صوت مهيب را پس بودند مانند گياه خشك فراهم آورده انباردار.

تفسير

خداوند متعال اين آيه شريفه را بعد از نقل قصص تكرار فرموده براى تأكيد معنى و تثبيت آن و مزيد تأثير و تقرير در اذهان شنوندگان و بنظر حقير چنانچه در اوائل كتاب اشاره بآن شد تكرار از لوازم وعظ و خطابه است و احتياج بنكته ندارد و بعضى از مفسّرين آنرا اشاره بجهاتيكه براى تسهيل قرآن در بيان مفاد اين آيه در ضمن آيات سابقه ذكر شد گرفته‌اند از قبيل تبيين احكام و تقرير معارف و توضيح مواعظ و تسهيل براهين و تعبير از وقايع بعبارات متعدّده و بيان آنها بأمثله مختلفه كه هر جهتى اقتضاء تكرارى دارد و متذكر فرموده كفار مكّه را بتكذيب قوم ثمود حضرت صالح را كه يكى از منذرين بانذار الهى و پيغمبران خدا بود كه تكذيب يكى از آنها باعتبار وحدت قول و دعوت همه بتوحيد در حكم تكذيب همه ميباشد و دليل آنها از غايت جهل و نادانى بر مدّعاى خودشان كه نفى رسالت آن حضرت بود اين بود كه يك نفر بشر كه از جنس ما است و مانند ما ميخورد و ميآشامد و در كوچه و بازار راه ميرود و اتباع و انصارى ندارد چگونه ممكن است بمقام نبوّت برسد و از طرف خداوند بر خلق مبعوث‌


جلد 5 صفحه 104

گردد و ما مجبور باطاعت و تبعيّت از قول و فعل او باشيم اگر چنين باشد ما در گمراهى و خطا و شدّت و عذاب و التهاب از ناملائمات زيادى واقع خواهيم شد يا چون حضرت صالح بآنها فرموده بود در صورت مخالفت دستورات من در آتشهاى سوزانى واقع خواهيد شد آنها معارضه بمثل نمودند و گفتند در صورت متابعت در آتشها و التهاباتيم چون اصل سعر بمعناى التهاب است يا تعجب نمودند كه چگونه ميشود ما از ترك متابعت او در آتشهاى سوزانى باشيم و باز تعجب نمودند كه وحى الهى يا كتاب آسمانى نازل شود بر يك نفر عادى از بين جماعتى كه از يك قبيله هستند و با يكديگر زندگى ميكنند و اخيرا تصريح كردند كه او كذّاب است و براى خودخواهى و رياست و تكبّر نمودن بر ما اين ادّعا را نموده لذا خداوند فرموده فرداى قيامت معلومشان ميشود كه كذاب أشر كيست يا حضرت صالح بدستور الهى بآنها فرموده چون ستعلمون بصيغه خطاب نيز قرائت شده است بنابر حكايت قول آن حضرت يا التفات از غيبت بخطاب در كلام خدا در هر حال بتفصيلى كه در سوره اعراف گذشت خداوند ناقه‌اى را براى امتحان آنها از كوه بيرون آورد و بحضرت صالح دستور فرمود كه مراقب سلوك آنها با ناقه و منتظر امر الهى در باره آنها باشد و بر آزار و ايذاء آنان صبر فرمايد و بآنها خبر دهد كه خداوند مقرّر فرموده كه آب رودخانه بين آنها و ناقه قسمت شود يك روز حق آنها و يكروز حق ناقه باشد و سهم هر كدام محفوظ و حاضر و آماده براى صاحبش بنوبه خود بماند پس آنها يار و مصاحب خودشان قدار بن سالف را خواندند و او را وادار بقتل ناقه كردند و او با دو ضرب شمشير آن حيوان را كشت و پى كرد و شايد بملاحظه وادار شدن او بقتل يا با دو ضرب واقع شدن آن باشد كه خداوند فرموده فتعاطى فعقر چون تعاطى تناول شى‌ء بتكلّف است پس خداوند بيك فرياد جبرئيل گوشهاى آنها را پاره و دلهاشان را متلاشى فرمود و همه در يك چشم بهم زدن مردند و بدنهاشان خشك و خرد شد مانند گياه خشك كه صاحب محوّطه‌ئى از چوب و نى براى علوفه گوسفندان خود جمع نموده و زير دست و پاى آنها در زمستان ريز ريز شده و محتظر بفتح نيز قرائت شده و بنابراين ظاهرا مراد گياه يا نى و سر شاخه خرد


جلد 5 صفحه 105

خشكى است كه براى احتظار جمع شده مانند آنكه بآجرى كه براى بناء خانه جمع شده ميگويند آجر بناء و حظيره بر چنين محوّطه اطلاق ميشود و حظيرة القدس از القاب بهشت است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَكَيف‌َ كان‌َ عَذابِي‌ وَ نُذُرِ (30)

تفسيرش‌ واضع‌ ‌است‌ و گذشت‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 30)- این آیه به عنوان مقدمه‌ای برای ذکر عذاب وحشتناک این قوم سرکش می‌گوید: «پس (بنگرید) عذاب و انذارهای من چگونه بود»؟! (فَکَیْفَ کانَ عَذابِی وَ نُذُرِ).

نکات آیه

۱ - ترغیب مردم از سوى خداوند; براى تأمل در سرنوشت هلاکت بار قوم ثمود (کذّبت ثمود بالنّذر ... فکیف کان عذابى و نذر)

۲ - سرگذشت هلاکت بار قوم ثمود، دلیلى بر حقانیت عذاب ها و هشدارهاى خداوند   کذّبت ثمود بالنّذر ... فکیف کان عذابى و نذر خداوند، پس از بیان موضع تکذیب گرانه ثمودیان نسبت به هشدارهاى الهى; انسان ها را به این حقیقت متوجه ساخته است که «ببیند چگونه عذاب ها و انذارهاى الهى تحقق پذیرفت و عملى گردید».

۳ - قوم ثمود، گرفتار عذاب الهى، در پى درس نگرفتن از انذارهاى مکرر پیامبر خویش (کذّبت ثمود بالنّذر ... فکیف کان عذابى و نذر) عطف «نذر» بر «عذابى»، ممکن است بیانگر این معنا باشد که عذاب الهى در حق ثمودیان، بدون انذارهاى مکرر و اتمام حجت نبوده است.

۴ - تفکر در تاریخ پیامبران و امت هاى پیشین، راه گشاى انسان ها، در فهم حقانیت هشدارهاى خداوند (کذّبت ثمود بالنّذر ... فکیف کان عذابى و نذر)

موضوعات مرتبط

  • تفکر: آثار تفکر در تاریخ اقوام پیشین ۴; آثار تفکر در تاریخ انبیا ۴; تشویق به تفکر ۱; تفکر در هلاکت قوم ثمود ۱
  • خدا: تشویقهاى خدا ۱; دلایل حقانیت انذارهاى خدا ۲; دلایل حقانیت عذابهاى خدا ۲; زمینه فهم هشدارهاى خدا ۴
  • قوم ثمود: آثار حق ناپذیرى قوم ثمود ۳; آثار عبرت ناپذیرى قوم ثمود ۳; تاریخ قوم ثمود ۲، ۳; موجبات عذاب قوم ثمود ۳; هلاکت قوم ثمود ۲
  • هود(ع): انذارهاى هود(ع) ۳

منابع