الزخرف ٢١

از الکتاب
کپی متن آیه
أَمْ‌ آتَيْنَاهُمْ‌ کِتَاباً مِنْ‌ قَبْلِهِ‌ فَهُمْ‌ بِهِ‌ مُسْتَمْسِکُونَ‌

ترجمه

یا اینکه ما کتابی پیش از این به آنان داده‌ایم و آنها به آن تمسّک می‌جویند؟!

|آيا [ما] پيش از اين كتابى به آنها داده‌ايم، كه بدان تمسك مى‌جويند
آيا به آنان پيش از آن [قرآن‌] كتابى داده‌ايم كه بدان تمسك مى‌جويند؟
یا مگر بر آنها از این پیش کتابی فرستادیم که (در این سخن جبر و عقیده باطل) به آن کتاب استدلال می‌کنند؟
یا مگر ما پیش از قرآن کتابی به آنان داده ایم که [برای اثبات ادعایشان] به آن تمسک می جویند؟
آيا پيش از قرآن كتابى برايشان نازل كرده‌ايم كه اكنون بدان تمسك مى‌جويند؟
یا شاید به آنان کتابی پیش از آن داده‌ایم که ایشان به آن متمسک‌اند؟
يا مگر [در اين باره‌] آنان را پيش از اين [قرآن‌] كتابى داده‌ايم كه بدان چنگ زده‌اند- به آن احتجاج مى‌كنند-؟!
یا این که ما کتابی را پیش از این قرآن، بدانان داده‌ایم و آنان بدان چنگ زده‌اند (و آن کتاب افتراء ایشان را تأیید می‌کند؟).
یا به آنان پیش از آن (قرآن) کتابی داده‌ایم؛ پس ایشان بدان تمسک جویندگانند؟
یا دادیم بدیشان کتابی پیش از آن پس ایشانند بدان چنگ‌زنندگان‌

Or have We given them a book prior to this one, to which they adhere?
ترتیل:
ترجمه:
الزخرف ٢٠ آیه ٢١ الزخرف ٢٢
سوره : سوره الزخرف
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَمْ»: ما بعد خود را عطف بر (أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ) می‌سازد. «قَبْلِهِ»: پیش از قرآن.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ «21»

آيا پيش از اين به آنان كتابى داديم كه ايشان به آن تمسك مى‌جويند.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ «21»

أَمْ آتَيْناهُمْ‌: آيا داده‌ايم ايشان را، كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ‌: كتابى پيش از رسول كه ناطق بوده باشد به صحت مدعاى ايشان، فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ‌: پس ايشان به آن كتاب تمسك كنندگان باشند و به آن احتجاج آرندگان، و مقرر است كتابى كه مشتمل بر اين مدعا باشد به هيچ كس نيامده، پس ايشان بر مدعاى خود بى‌دليلند بلكه صرف تقليد باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ «21» بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‌ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‌ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ «22» وَ كَذلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‌ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‌ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ «23» قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدى‌ مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «24» فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ «25»

ترجمه‌

يا داديم بآنها كتابى پس آنها بآن چنگ زنندگانند

بلكه گفتند همانا ما يافتيم پدرانمان را بر طريقه‌اى و همانا ما بر اثرهاى قدمشان راه يافتگانيم‌

و همچنين نفرستاديم پيش از تو در بلدى بيم دهنده‌ئى را مگر آن كه گفتند متنعّمانش همانا ما يافتيم پدرانمان را بر طريقه‌اى و همانا ما بر اثرهاى قدمشان پيروى كنندگانيم‌

گفت آيا و اگر چه آورده باشم نزد شما چيزى را كه هدايت كننده‌تر باشد از آنچه يافتيد بر آن پدرانتان را گفتند همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم‌

پس انتقام كشيديم از آنها پس بنگر چگونه بود انجام كار تكذيب كنندگان.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب مقال اهل شرك مكّه كه ملائكه را دختران خدا خوانده بودند و در آيات سابقه براى ردّ آنها خدا فرموده بود آيا در وقت خلقت ملائكه آنها حاضر و ناظر بودند كه بدانند ملائكه دخترند ميفرمايد يا ما براى آنها كتابى ارسال نموده بوديم پيش از قرآن كه در آن كتاب اين معنى ذكر شده باشد تا مستمسك براى آنها باشد و بآن استدلال بر مدّعاى خودشان‌


جلد 4 صفحه 599

نمايند نه چنين است بلكه گفتند ما يافتيم پدران خود را ثابت بر طريقه مستمرّه‌اى و ما از آنها پيروى و متابعت مينمائيم و بهدايت پيشينيان خودمان مهتدى و راه يافته ميباشيم و اين تقليد و تبعيّت كور كورانه بدون منطق و دليل اختصاص باينها ندارد پيش از تو هم اى پيغمبر خاتم هيچ پيغمبر بيم دهنده از عذاب خدا را ما در بلدى از بلاد نفرستاديم مگر آنكه رؤساء و ثروت‌مندان و شهوت پرستان آنها مانند اينها گفتند ما از دين پدران خودمان دست برنميداريم و آن پيغمبر در جواب فرمود و اگر چه دينى كه من آورده‌ام براى شما بهتر و بهدايت نزديكتر از دين پدرانتان باشد آنها گفتند ما اصلا منكر دين شما كه توحيد خدا است ميباشيم و پس از آنكه معلوم شد سرگرمى بلذائذ دنيا و تعصّب بيجا و غرور و نخوت ناروا آنها را بكلّى از تحصيل حقّ و حقيقت و فكر در طريق معرفت منصرف نموده و حاضر نيستند قدمى از اين راه را بپيمايند ما باقسام و انواع مختلف از آنها انتقام كشيديم و بعذابهاى گوناگونشان معذّب نموديم پس بنگر كه چگونه بود عاقبت امر تكذيب كنندگان پيغمبران گذشته و بدانكه تكذيب كنندگان تو را هم ما بسزاى اعمالشان خواهيم رسانيد و بعضى بجاى قال او لو جئتكم قل او لو جئتكم قرائت نموده‌اند و بنابر اين حكايت امر خدا است به پيغمبر سابق يا خطاب به پيغمبر ما كه در جواب كفّار معاصر خود بفرمايد و تعبير بأهدى با آنكه دين پدران آنها بهيچ وجه موجب هدايت نبوده از باب مماشاة و اشاره باين نكته است كه اگر فرضا دين سابق حقّ باشد و دين بهترى بيايد شرط عقل قبول دين لاحق است كه بهدايت نزديكتر باشد چه رسد بجائيكه دين قديم بكلّى باطل و از هدايت دور باشد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَم‌ آتَيناهُم‌ كِتاباً مِن‌ قَبلِه‌ِ فَهُم‌ بِه‌ِ مُستَمسِكُون‌َ «21»

آيا داديم‌ ‌به‌ ‌آنها‌ كتابي‌ ‌که‌ ‌از‌ پيش‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ قرآن‌ ‌باشد‌ ‌پس‌ ‌آنها‌ بآن‌ كتاب‌ تمسك‌ مي‌كنند و استمساك‌ مي‌نمايند.

كدام‌ كتب‌ سماوي‌ و صحف‌ انبياء سلف‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ معني‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ مدرك‌ ‌آنها‌ ‌باشد‌ بالاخص‌ مشركين‌ حجاز ‌که‌ نه‌ معتقد بموسي‌ هستند و تورات‌ ‌او‌ و نه‌ بداود و زبور ‌او‌ و نه‌ ‌به‌ عيسي‌ و انجيل‌ ‌او‌ و نه‌ ‌از‌ صحف‌ انبياء قبل‌ چيزي‌ ‌در‌ دست‌ دارند تمام‌ مدرك‌ ‌آنها‌ شيطان‌ ‌است‌.

توضيح‌ كلام‌: ‌ما قطع‌ نظر ‌از‌ قرآن‌ مجيد هيچگونه‌ مدركي‌ ‌از‌ انبياء سلف‌ نداريم‌ زيرا انبياء قبل‌ ‌از‌ موسي‌ نه‌ دليلي‌ ‌بر‌ نبوت‌ و رسالت‌ ‌آنها‌ هست‌ و نه‌ معجزه‌اي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌در‌ دست‌ هست‌ و نه‌ كتابي‌ و اما موسي‌ ‌اگر‌ چه‌ يهود و نصاري‌ معتقد هستند و عيسي‌ ‌را‌ نصاري‌ و كتبي‌ بنام‌ تورات‌ و عهد قديم‌ و بنام‌ انجيل‌ و عهد جديد ‌در‌ دست‌ دارند لكن‌ ‌از‌ همين‌ كتب‌ ‌آنها‌ رد ‌آنها‌ و كذب‌ ‌اينکه‌ كتب‌ ثابت‌ مي‌شود زيرا سه‌ مرتبه‌ تورات‌ موسي‌ ‌از‌ ‌بين‌ رفته‌ و مشركين‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ بردند و ‌از‌ انجيل‌ ‌اينکه‌ چهار انجيل‌ ‌آنها‌ ‌هر‌ يك‌ تكذيب‌ ديگر مي‌كند بعلاوه‌ مشتمل‌ ‌بر‌ يك‌ كفرياتي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌خود‌ دليل‌ ‌بر‌ بطلان‌ ‌خود‌ ‌است‌ و تفصيل‌ ‌اينکه‌ دعوي‌ ‌را‌ ‌ما ‌در‌ مجلد اول‌ كلم‌ الطيب‌ ‌در‌ بحث‌ نبوت‌ خاصه‌ بيان‌ كرده‌ايم‌ مراجعه‌ فرمائيد.

أَم‌ آتَيناهُم‌ كِتاباً مِن‌ قَبلِه‌ِ استفهام‌ انكاري‌ ‌است‌ ‌يعني‌ همچه‌ كتابي‌ ‌ما نفرستاديم‌ و هيچ‌ نبيي‌ و رسولي‌ همچه‌ خبري‌ نداده‌ ‌که‌ ملائكه‌ اناث‌ و دختران‌ ‌خدا‌ هستند و بايد عبادت‌ ‌آنها‌ و ساير آلهه ‌آنها‌ ‌را‌ نمود فَهُم‌ بِه‌ِ مُستَمسِكُون‌َ ‌که‌ اينها مدرك‌ ‌خود‌ قرار دهند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 21)- در این آیه به دلیل دیگری که ممکن است آنها به آن استدلال کنند اشاره کرده، می‌گوید: «یا این که ما کتابی را پیش از این کتاب به آنها داده‌ایم و آنها به آن تمسّک می‌جویند»؟! (أَمْ آتَیْناهُمْ کِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِکُونَ).

یعنی آنها برای اثبات این ادعا باید یا به دلیل عقل متمسک شوند، یا به نقل، در حالی که نه دلیلی از عقل دارند، و نه دلیلی از نقل، تمام دلائل عقلی دعوت به توحید می‌کند، و همه انبیا و کتب آسمانی نیز دعوت به توحید کردند.

نکات آیه

۱ - اعتقاد به دختر بودن و الوهیت فرشتگان، سخنى گزاف و غیر مستند به کتاب هاى آسمانى (و جعلوا له من عباده جزءًا ... أم ءاتینهم کتبًا من قبله فهم به مستمسکون)

۲ - شرک، فاقد پشتوانه عقلى و نقلى است. (ما لهم بذلک من علم ... أم ءاتینهم کتبًا)

۳ - کتاب هاى آسمانى، معیارى براى سنجش باورها و تفکیک عقاید درست از نادرست (أم ءاتینهم کتبًا من قبله فهم به مستمسکون) خداوند براى تخطئه اعتقاد مشرکان به الوهیت فرشتگان، این نکته را متذکر مى شود که این سخن در هیچ یک از کتاب هاى آسمانى نیامده است. از این نکته برداشت مى شود که کتاب هاى آسمانى، محور و معیار تشخیص اعتقادات حق از باورهاى باطل و نادرست است.

۴ - حس، عقل و وحى، ابزار اصلى دریافت معارف صحیح * (أشهدوا خلقهم ... ما لهم بذلک من علم ... أم ءاتینهم کتبًا) برداشت یاد شده بدین احتمال است که آیات سه گانه، اشاره به این نکته داشته باشد که مشرکان در ادعاى خویش، به هیچ یک از منابع اصلى معرفت (حس، عقل و وحى) متکى نیستند و در نتیجه مى توان استفاده کرد که ابزار شناخت، وحى، حس و عقل مى باشد.

۵ - کتاب هاى آسمانى، منادى توحید و پیراسته از عقاید و باورهاى خرافى و شرک آلود (و قالوا لو شاء الرحمن ... أم ءاتینهم کتبًا من قبله) آیه شریفه پس از طرح عقاید شرک آلود و خرافى مشرکان مى گوید: این اندیشه ها در هیچ یک از کتاب هاى پیشین نیامده است. از این نکته مطلب بالا استفاده مى شود.

موضوعات مرتبط

  • توحید: توحید در کتب آسمانى ۵
  • حواس: نقش حواس ۴
  • شرک: بى منطقى شرک ۲
  • شناخت: ابزار شناخت ۴
  • عقل: نقش عقل ۴
  • عقیده: بى منطقى عقیده به الوهیت ملائکه ۱; بى منطقى عقیده به انوثت ملائکه ۱; ملاک صحت عقیده ۳
  • کتب آسمانى: تنزیه کتب آسمانى ۵; توحید در کتب آسمانى ۵; کتب آسمانى و خرافات ۵; نقش کتب آسمانى ۱، ۳، ۵; ویژگیهاى کتب آسمانى ۵; هماهنگى کتب آسمانى ۵
  • وحى: نقش وحى ۴

منابع